معاون برنامه ریزی و فناوری دانشگاه ادیان و مذاهب در ششمین نشست تخصصی و آموزشی معاونت هماهنگی و امور مجلس عنوان کرد :
" مدیریت استراتژیک در سازمان یک کار فرهنگی است"
در ابتدای این نشست مهندس اسد رازانی مدیرکل امور واحدها، پژوهشگاهها، پژوهشکدهها، سازمانها و مراکز جهاددانشگاهی با گرامی داشتن سالروز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی و تبریک میلاد حضرت زهرا (س) ، به بیان جایگاه و اثرات دکتر سعید کاظمی آشتیانی در سالروز درگذشت این جهادگر فقید پرداخت. وی در ادامه به بیان اهمیت برنامه ریزی استراتژیک در تحول و توسعه اهداف و مأموریتهای جهاددانشگاهی پرداخت و گفت: جهاددانشگاهی سازمانی منحصر به فرد چه از لحاظ تنوع فعالیت و چه از بعد گستردگی در پهنه سرزمینی است و شرایط ویژه و خاصی چه از لحاظ محیط بیرونی و چه به لحاظ محیط درونی دارد و لذا توجه به موضوع برنامه ریزی استراتژیک از موضوعات مهم و ضروری در پیشبرد اهداف و مأموریت های جهاددانشگاهی است.
مهندس رازانی با بیان این مطلب که متأسفانه نگاهی که در جامعه به موضوع برنامه ریزی استراتژیک است نگاهی غیر واقعی و ویترینی است افزود: در حالیکه اگر برنامه ریزی استراتژیک بتواند جایگاه واقعی خود را در سازمان پیدا کند می تواند منشاء اثر شده و زمینه را برای تدوین درست راهبردهای سازمان که منجر به تدوین برنامههای عملیاتی می شود، فراهم کند. در طی تجربه و مطالعه ای که در واحد ها داشتیم واحدهای موفق را واحد هایی می دانیم که به صورت مشخص بر روی چند موضوع متمرکز شده اند و این حاصل نمی شود مگر با یک برنامه ریزی استراتژیک از پیش تعیین و تدوین شده و یک نگاه کلان در زمینه های تخصصی که در هر استان به صورت خاص وجود دارد و امیدواریم این تفکر در واحدهای سازمانی جهاددانشگاهی به صورت کامل شکل گرفته و همکاران با رویکرد استراتژیک تفکرات و برنامه های خود را پیش ببرند. جهاددانشگاهی در چهل و چهارمین سال تاسیس خود دوران پر فراز و نشیبی را پشت سرگذاشته و قطعا رویکرد آن با دهه های قبل بسیار تغییر کرده است. در حال حاضر مدیران ارشد برنامه تحول جهاددانشگاهی را در دستور کار قرارداد. و این امر تنها با مشارکت همه اعضای جهاددانشگاهی در همه سطوح میسر خواهد شد.
در ادامه این نشست دکتر اسماعیل شراهی عضو هیات علمی جامعه المصطفی و معاون برنامه ریزی و فناوری دانشگاه ادیان و مذاهب به عنوان سخنران اصلی نشست با اشاره به وجود دو نگاه به موضوع استراتژی گفت: دو نگاه به این موضوع وجود دارد. یک نگاه فنی که در واقع تاکتیک و تکنیک و موضوعات مربوط به فرموله کردن را مد نظر قرارمی دهد و دیگری یک نگاه کلان که نگاهی محتوایی تر و صنعتی به موضوع استراتژیک دارد و ما بیشتر نگاه و رویکرد دوم را داریم. وی با تأکید بر اهمیت موضوع استراتژی گفت: استراتژی در همه سطوح باید وجود داشته باشد. در برههای از زمان عرضه کالا و خدمت کم و تقاضا زیاد بود و لذا این سازمان بود که بر محیط بیرون تاثیر می گذاشت. اما به مرور زمان عرضه زیاد و تقاضا کم شد و مدیران مجبور به فکر کردن به محیط بیرون از سازمان که محیطی پیچیده و پر رقابت بود شدند.
دکتر شراهی در ادامه افزود: سازمان دارای دو محیط است محیط درونی که در کنترل سازمان و محیط بیرونی که خارج از کنترل سازمان است. استراتژیست رصدگر کلیه تغییرات در محیط بیرون و درون سازمان بوده و وظیفه خود شناسی و شناسایی ضعفها و قوتهای سازمان برای مقابله با این تغییرات را دارد. ما محیط را به محیط دور و نزدیک یا همان محیط عام و محیط صنعتی تقسیم می کنیم. به طور مثال در جهاددانشگاهی حوزه آموزش و دانشگاه حوزه نزدیک و در واقع حوزه صنعتی و رویدادهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و .. جامعه به عنوان محیط دور یا محیط عام است که هر کدام بر روی فعالیتهای جهاد تأثیرات متفاوتی دارند. با ظهور موضوعاتی همچون IT و جهانی شدن، محیط به هم ریخته و بسیار پیچیده و پر رقابت شد و رقابت تبدیل به دغدغه اصلی مدیران گردید و هر کجا که رقابت ایجاد شود استراتژی متولد می شود.
وی تعریف کلی استراتژی را چگونگی تحقق هدف در یک محیط رقابتی بیان کرد و افزود: زادگاه استراتژی علوم نظامی است و علت حضور استراتژی در فضای تجارت به دلیل شباهت فضای رقابتی محیط تجارت به محیط جنگهای نظامی است و لذا مدیر مانند یک فرمانده نظامی باید همه عوامل موثر در میدان جنگ با رقبا مانند حمله و دفاع و .. را مد نظر قرار دهد و در نتیجه نقش مدیر در یک محیط رقابتی پر چالش از سوپر وایزر داخلی به یک متفکر راهبردی تغییر می کند. برنامهریزی استراتژیک و مدیریت استراتژیک باهم تفاوت دارند گفت: برنامه ریزی استراتژیک جزیی از مدیریت استراتژیک است. مدیریت استراتژیک مبنای تدوین استراتژیها و ارزیابی بازخوردها و .. است.
عضو هیات علمی جامعه المصطفی با عنوان این مطلب که در موضوع برنامهریزی استراتژیک اصطلاحی با این عنوان وجود دارد که " استراتژی ها مرده به دنیا می آیند"، گفت: محیط های پر چالش امروزی مملو از تغییرات است و دغدغه اصلی مدیران امروز تسلط بر تغییرات محیطی و جلو افتادن از تغییرات است. اگر مدیران و سازمانها نتوانند با وجود ارائه برنامه به گرد این تغییرات برسند و یا آن را به خوبی رصد کنند درنتیجه شکست میخورند و باید گفت استراتژی آنها مرده به دنیا آمده است. البته این به معنای ناکارآمد بودن استراتژیها نیست. وقتی محیط بسیار پویا باشد سازمان باید به سراغ تفکر راهبردی برود و در چنین شرایطی باید به جای برنامه ریزی کلاسیک سراغ قابلیتهای مدیران رفت.
جهاددانشگاهی با توجه به حجم گسترده فعالیت های خود ممکن است در یک حوزهها نیازمند تفکر راهبردی و درحوزه دیگر نیازمند برنامهریزی تجویزی با مدل تجویزی کمی باشد این بستگی به حوزه، محیط فعالیت، پویایی و رقابت موجود درآن محیط دارد.
دکتر شراهی با اشاره به این مطلب که " استراتژی همه چیز خواهی نیست" ادامه داد: مدیران اغلب در بازنگری مجدد فعالیتها دچار مشکل هستند. استراتژی به ما میگوید برای حرکت درست و موفق باید برخی از رفتارها و فعالیتها را رها کرد و مدیران در این رها کردن ها دچار مشکل هستند. مدیران به طور سنتی علاقه ندارند چیزهایی مانند سازمانها، فعالیتها، روشها و... را از دست بدهند. غالباً مدیران دچار وابستگی مسیر می شوند. یعنی با اینکه در مسیر حرکت و فعالیت متوجه می شوند که در انتهای مسیر به نتیجه نمی رسند اما همچنان آن را ادامه می دهند در حالیکه نفع آنان در تغییر مسیر و یا بازگشت است. بسیاری از فعالیتها قبلاً مفید و سودمند بودند ولی امروز دیگر فایدهای نداشته و جواب نمیدهند تولید ماشین تایپ زمانی بسیار مفید و درآمدزا بود اما امروزه با ورود کامپیوتر و تکنولوژی جدید دیگر کاربردی ندارد و زیباتر کردن دکمههای ماشین تایپ تأثیری در تمایل جامعه در استفاده از آن نخواهد داشت. وی در ادامه گفت: در استراتژی اصلی وجود دارد که می گوید ساختار از استراتژی تبعیت می کند. آیا سازمان می تواند با یک ساختار بروکراتیک سنگین و پر مانع در یک محیط پویا رقابت کند این مانند مقایسه رقابت فیل و خرگوش در مسابقه دو میدانی است.
معاون دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره به دارایی های جهاددانشگاهی ادامه داد: برند جهاددانشگاهی و بخشهایی از جهاد که سابقه و نتایج خوبی داشتند جزء داراییهای جهاددانشگاهی هستند حال سؤال این است که در بحث تغییرات آیا باید این داراییها را کنار گذاشت، البته که خیر، باید حتما مطالعه شده و جراحی بسیار ظریفی انجام داد سپس برخی از کارها را که باید رها کرد و یا تغییر داد، مشخص و برای آن برنامه ریزی کرد. آیا در جهاددانشگاهی یک برنامه ریزی استراتژیک و یا محیط شناسی خوب وجود دارد و اگر عرصه بر جهاددانشگاهی در یک حوزه فعالیتی تنگ شود جهاد نمیتواند به توسعه فعالیت در حوزههای دیگر فکر کند به طور مثال نمیتواند در سایر کشورها مانند افغانستان، عراق و آفریقا و... فعالیت کند. جهاددانشگاهی نیازمند بازشناسی راهبردی خود است. باید دید ذینفعان جهاددانشگاهی چه کسانی هستند و چه انتظارات و توقعاتی دارند و این انتظارات و توقعات چقدر تغییر کرده است، اینها مواردی هستند که مدیریت استراتژیک جهاد باید به آن فکر کند.
دکتر شراهی در جواب این سوال که چه میزان برنامه ریزی استراتژیک با شرایط فعلی جهاددانشگاهی سازگار است و آیا نمونههایی از سازمان های مشابه جهاددانشگاهی که تجربه موفق در استفاده از برنامه ریزی استراتژیک دارند وجود دارد، گفت: دکتر فرد آردیوید در کتاب مدیریت استراتژیک می گوید "مدیریت استراتژیک در سازمان یک کار فرهنگی است" اگر بخواهیم بر رقبا پیروز شویم نیازمند این هستیم که افراد حاضر در فعالیت هم جهت بوده و به این موضوع و موفقیت درآن فکر کنند.کار مدیریت استراتژیک هماهنگ کردن تلاش های اعضای سازمان است. اعضای سازمان باید به استراتژیهای سازمان اعتقاد داشته و از آن تبعیت کنند.
وی ادامه داد: جهاددانشگاهی نهادی مهم و برآمده از متن انقلاب اسلامی است. اگر در فلسفه وجودی این نهاد انقلابی انتظار و وظایفی است که متولیان انقلاب بر روی دوش آن گذاشتهاند پس باید بر روی سازوکارها و راهکارها متمرکز شود. با آمدن جهاد دانشگاهی بسیاری از خلاءها، مسایل و مشکلات علمی حل شد. حال باید دید که در شرایط فعلی جهاددانشگاهی در کجاها باید و یا نباید باشد و چه کارهایی را باید تعطیل کرده و یا توسعه دهد. در فعالیتهایی که درآن تجربه موفق وجود دارد بهتر است به جای تعطیل کردن به فکر توسعه آن در داخل یا سایرکشورها بود. باید مراقب بود که فعالیتها تکراری نشده و همیشه در فضای دارای ضرورت حضور داشته باشیم. وی افزود: در مورد برنامهریزی استراتژیک نمونههای موفقی داریم مانند دانشگاههای تهران، شریف، شیراز و قم و برخی دانشگاه های دیگر.
دکتر شراهی به بیان برخی ویژگی های استراتژیستها پرداخت و گفت : استراتژیستها ویژگیهای مختلفی دارند آنها دارای نگاهی کلان، جامع نگر و توانایی بلند مدت فکر کردن هستند. در نتیجه افراد جزیی نگر نمی توانند استراتژیستهای موفقی باشند. یکی دیگر از ویژگی های استراتژیستها داشتن تحمل ابهام است. در فضای پر از پیچیدگی و ابهام که مانند حرکت در مه است، افرادی موفق هستند که توانایی تحمل و تصمیم گیری در چنین فضایی را که نمی توان از یقینها صحبت کرد، دارند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا همه برنامههای استراتژیک باید اجرا شوند گفت: خیر، میانگین اجرای برنامه های استراتژیک در دنیا کم است و در اوج انجام به 20 تا 30 درصد می رسد. دلایل این امر این است که محیط به هم ریخته است و اتفاقاتی روی می دهد که شرایط و محیط را تغییر داده و پیچیده تر می کند بنابراین استراتژی ها متناسب با تغییرات تغییر میکنند و یا حذف میشوند.
همچنین دراین نشست، برخی از رؤسا و معاونان واحدهای سازمانی حاضر در نشست نیز به بیان نظرات، پیشنهادها و پرسشهای خود درخصوص موضوع برنامهریزی استراتژیک پرداختند.
نظر شما :